درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان داستان کوتاه و آدرس elham65.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 18
بازدید ماه : 20
بازدید کل : 13992
تعداد مطالب : 9
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1



داستان کوتاه
داستانهای کوتاه .عشقی .پند اموز .
یک شنبه 21 فروردين 1390برچسب:, :: 14:49 ::  نويسنده : الهام قلندران       

 

هر وقت که به اینجا می ایم پاهایم نیست که مرا به جلو می برند بلکه قلبم است که هر یکشنبه مرا به اینجا می کشاند و به دنبال نیمه دیگر خود که سالها پیش در اینجا دفن شده می برد و مرا از میان انبوه قبرها عبور می دهد و چشم هایم بی انکه مسیر را بنگرند تنها به سمت قبری که در گوشه ی از قبرستان است کشیده می شوند و به غیر از ان دیگر هیچ نمی بینند، و بالاخره مرا به کنار یک قبر سفید که چند سانتی از قبرهای دیگر بلند تر است و بالای سرش یک باغچه با یک درخت بید است می رسانندبید سر خم کرده و به قبر سفید زیر پایش سالهاست که خیره مانده.
غبار، روی سنگ را پوشانیده،با دست غبار را از روی قبر پاک می کنم و با گلاب و اشک قبر را می شویم و بعد عطر گلهای رز تمام قبررا در بر میگیردو در میان تک تک واژ های شعر روی قبر می پیچد
میرسد روزی که بی من روزها را سر کنی
میرسد روزی که مرگ عشق را باور کنی
میرسد روزی که در کنار قبر من
خاطرات کهنه را مو به مو از بر کنی
در کنارش می نشینم ،وجودش را احساس می کنم صدایش را می شنوم...
سلام
خوبی؟
دلت واسم تنگ نشده؟
ولی من دلم تنگ شده
بیست و پنجمین پاییز تنهای منم داره میره...
یادته می گفتی از پاییز متنفری؟می گفتی همه اتفاقات بد زندگیت توی پاییز بوده
اومدم بهت بگم پاییزم رفت،ولی از وقتی تو اومدی اینجا ،زندگی من شد فقط پاییز،یه پاییزی که هیچ بهاری سبزش نکرد.
یه پاییز بلند و طولانی
بیست و پنج ساله منو تنها گذاشتی با یه دنیا پشیمونی،با یه دنیا حرف نگفته
دلم خیلی برات تنگ شده،واسه مهربونیهات،واسه دوست داشتنت،واسه حرف زدنت
ولی سالهاست که ازت فقط سکوت شنیدم،سکوت
کاش بودی
کاش بودی
تا فقط یکبار جواب خوبیهاتو با خوبی می دادم،جواب مهربونی هاتو با مهربونی می دادم،فقط یکبار به خاطرت از چیزای دورو برم می گذشتم.
وقتی رفتی تازه فهمیدم این جمله یعنی چی(گاهی وقتها خیلی زود دیر می شود)
یکشنبه ها پر از یاد توه،یه یکشنبه پا گذاشتی توی قلبم،یه یکشنبه هم برای همیشه تنهام گذلشتی و رفتی
یه چیزی بگو
چرا ساکتی؟
تو که نمی تونستی یه لحظه ساکت بشی،چه جوری بیست و پنج سال سکوت کردی؟چه جوری بیست و پنج ساله که طاقت اوردی و جواب منو ندادی
بگو
یه چیزی بگو
همیشه وقتی از کسی یا چیزی ناراحت می شدی سکوت می کردی ،بگو از چی ناراحتی که بیست و پنج سال سکوت کردی؟
کاش بودی تا دلم این همه تنها نبود
اگه بودی این غرور و می شکستم،به خدا می شکستمش و بهت می گفتم که چقدر دوست دارم.
یادته می گفتی از خدا خواستم هرچی از عمرم مونده بگیره و به عمر تو اضافه کنه؟
دیدی خدا چقدر زود دعات و مستجاب کرد.
حالا دعا کن که بیام پیشت من این عمر و زندگی بی تو رو خیلی وقته که نمی خوام.
شکستمت ولی هیچ وقت غرورم نذاشت صدای شکستنتو بشنوم.تا وقتی بودی هیچ وقت بودنتو باور نکردم چون فکر می کردم همیشه می مونی،وقتی رفتی فهمیدم توی این دنیا هیچ چیزی موندنی نیست.هیچ وقت حرفای تو چشماتو نفهمیدم چون اصلا بلد نبودم حرف کسی رو از توی چشماش بخونم.تو که می گفتی تا اخرش باهامی پس چرا وسط راه تنهام گذاشتی؟همیشه فکر می کردم ادم باید مغرور باشه ولی اشتباه می کردم.من با غرورم تو رو شکستم به زانو در اوردمت و به خاک سپردمت،ولی تو با گذشتت،توی صفحه اخر دفتر خاطراتت نوشتی
(به خاطرتنها عشقی که توی دلمه،همان جور که می خوام،شکستن و می پذیرم،به زانو در میام تا از اون پایین بزرگی تو رو بهتر ببینم و در اغوش خاک خواهم خوابید تا عشقم ،تنها عشقم ابدی بشه)
 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: